پايان ١٦روز دوري

امروز روز دختره منم به عشقم تبریک گفتم ولی حیف پیشش نیستم که بتونم کادو بدمش ببرمش تفریح خرید و کلی خوشگذرونی دیگه ... امروز کلاس نقاشی هم داره اخه عشقم هنرمنده ... ظهرم زنگ زد بهم گفت دوستش از مجارستان اومده میخوان بعد کلاس همو ببینن سه تا عکس خوشکلم که کشیده بود برام فرستاد که بعد از یه جلسه کلاس رفتن فوق العاده بود بهت افتخار میکنم عزیزدلم ... الان رفت کلاس دیگه ...براش ارزوی موفقیت دارم 

پايان ١٦روز دوري...

سلام الان وارد ماه گرد عقد و ازدواجمون شدیم که یهو عشقم با اینکه مهمون داشتن سر ساعت 00:00 بهم تبریک گفت با متن و عکس و کلیپ وای که چقدر دوسش دارم من کاش بودم کنارش براش جبران میکردم منم رفتم براش امروز کادو گرفتم هم برای روز دختر هم برای ماهگردمون یه اتو مو + یه چیزی که اسمشو نمیدونم خخخخ... تازه یه چی دیگم هست اسم اونم بلد نیسم . بمنچه خب چیزای دخترونس اخه . حالا بعد عکسش رو اضاف میکنیم به پست ... در ضمن دیروز از کلاس که برگشت شبش نشست نقاشی کردن و عکس منم برام کشید قربونش برم که عالی بود بعد از دو جلسه کلاس ... یه نقاشی محشرم کشیده بود که با اصلش مو نمیزد . بهت افتخار میکنم عشق من ... امشب پايان ١٦روز دوري...

دیشب قرار بود عشقم بره با خانواده ما پارک و خوش بگذرونن که ابجی مریم میره دنبال الهامم البته ابجی رقیه و امیر محمدم باهاش بودن . که در حالی که داشتن میرفتن خونه ما یه ماشین بیشعور که حواسش نبوده محکم میزنه به ماشین ابجی مریم و ماشین ضربه میخوره و ابجیا و عشقمم که شوکه میشن و بهشون ضربه وارد میشه و گردنشون درد میگیره و میترسن خیلی که هرچیزی بوده اینجور که من شنیدم بخیر گذشته و الان حال همشون خوبه ... 

از دیشب تا الان انگار رو آتیشم از نگرانی همش دعا میکنم خوب خوب باشن و چیزی نشده باشه ..

پايان ١٦روز دوري...

چند وقت پیش فهمیدم عشقم ساینا دوس داره بعد دلم کشید هرجور شده مقدماتش دو فراهم کنم تا ساینا بخریم ... بعد دوستم ماشین میخواست منم گفتم اگه میخای برا ماشین 111 من برای تو من ساینا میخرم ... عشقم رفت با باباش سایپا حتی دیدنش و قیمتم گرفتن فقط مونده تکلیف ماشینم روشن بشه تا بریم یه ساینا خشک بگیریم البته قسطی ... در ضمن با عشقمم طی کردم تا قسط ماشین تموم نشه دستمون خیلی بستس و هیچ توقعی ازم نداشته باشه ...اونم قبول کرد. هرچند میدونم که کارم اشتباهه ولی به خوشحال کردن عشقم میرزه ... دوسا که همه میگن خل شدی ماشین به این کم خرجی سواری سالم و خوب میخوای بفروشی ساینا بگیری چیکار حیف هست اول زندگی خودت پايان ١٦روز دوري...

بخاطر کار زیاد و پر مشغله این روزای پالایشگاه من مجبور شدم زودتر بیام مرخصی که در موقع شروع کار در پالایشگاه باشم چون ادم مهمی هستم براشون خخخخ... برای همین 4 روز زودتر اومدم مرخصی به الهام که گفتم کلی ذوق کرد و خوشحال شد . به همین مناسبت صبح روز نهم مرداد ماشین رو قول نامه کردم و به دوستم دادم و ظهرم حرکت کردم اومدم نی ریز خیلی گرم بود به هر طریقی بود خودمو رسوندم نی ریز و بعدشم مستقیم رفتم شرکت سایپا تا ماشینی که عشقم دوس داره براش بگیرم ... منم ساینا رو گرفتم و سریع مستقیم با لباس کار رفتم در خونه عشقم و الهاممو دیدم و بغلش کردم وای که چقدر دلم تنگ شده بود براش بعد از اینکه اماده شد رفتیم خ پايان ١٦روز دوري...